به گزارش مشرق، چند روز قبل افرادی که از حاشیه اتوبانی در شمال تهران عبور می کردند، صدای فریادهای دختری جوان را شنیدند که از مردم کمک میخواست. دختر جوان پشت شمشادهایی که کنار اتوبان و درست مقابل یک مجتمع ورزشی قرار داشت روی زمین افتاده بود و درحالیکه از وحشت میلرزید و سر و […]
به گزارش مشرق، چند روز قبل افرادی که از حاشیه اتوبانی در شمال تهران عبور می کردند، صدای فریادهای دختری جوان را شنیدند که از مردم کمک میخواست. دختر جوان پشت شمشادهایی که کنار اتوبان و درست مقابل یک مجتمع ورزشی قرار داشت روی زمین افتاده بود و درحالیکه از وحشت میلرزید و سر و صورتش خون آلود بود. او مدعی شد که مرد جوانی به وی حمله کرده و او را مورد آزار و اذیت قرار داده و اموالش را دزدیده است. دختر جوان که زخمی شده بود برای درمان به بیمارستان انتقال یافت و گزارش این حادثه به پلیس اعلام شد.
مرد شیطانصفت پس از اجرای نقشه شوم خود فراری شده بود و کارآگاهان برای یافتن سرنخی از وی به تحقیق از دختر جوان پرداختند.
او گفت: شب حادثه پس از آنکه کلاس ورزشی ام تمام شد از باشگاه خارج شدم تا خودروی اینترنتی درخواست کرده و به خانه بروم. در حال عبور از حاشیه اتوبان بودم که ناگهان مردی قوی هیکل به من حمله کرد. او که ماسک بهداشتی آبی رنگ داشت، دستانش را روی دهانم قرار داد و تهدید کرد که اگر صدایم در بیاید مرا میکشد. این مرد با تهدید مرا به داخل شمشادها کشاند و با این حال سعی کردم تقلا کنم و خودم را از دست او نجات بدهم اما نشد. حتی در جریان درگیری، او با مشت چندین ضربه به سر و صورتم زد که به شدت مجروح شدم. مرد بیرحم پس از اجرای نقشه شومش، اموالم را دزدید و فرار کرد.
بهگفته دختر جوان، مرد شیطانصفت چهارشانه، قد بلند و با موهایی کم پشت بود که کاملا نشان می داد ورزشکار است.
نقشه های سریالی
با شکایت دختر جوان، پرونده در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت و تحقیقات کارآگاهان زیر نظر قاضی محمد رضا صاحب جمعی بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی تهران برای دستگیری جوان متجاوز آغاز شد. همچنان که بررسیها ادامه داشت، شکایت مشابه دیگری پیش روی تیم تحقیق قرار گرفت که نشان می داد مرد متجاوز به صورت سریالی، نقشه شوم خود را اجرا می کند.
دومین شاکی نیز زنی جوان بود که اظهاراتش با شاکی اول تفاوتی نداشت. وی نیز پس از خروج از مجتمع ورزشی معروف در شمال تهران به دام مرد متجاوز افتاده بود. وی با تهدید طعمه اش را به داخل شمشادها کشانده و او را قربانی نقشه شوم خود را قرار داده بود.
سرنخ
کارآگاهان مقابل مجتمع ورزشی رفتند و به بررسی دوربین های مداربسته ای که در آنجا وجود داشت پرداختند. متهم در اجرای نقشه اول حواسش را به خوبی جمع کرده و ماسک را از صورتش برنداشته بود اما در جریان شکار دومین طعمه خود با زن جوان که ورزشکار بوده درگیر شده و ماسکش پاره شده بود. همین سبب شد تا تصویر وی در دوربین های مداربسته ثبت شود و تصویر او به دست آید. تیم تحقیق در گام بعدی به سراغ آلبوم مجرمان سابقه دار رفت که مشخص شد متهم سابقه رابطه نامشروع دارد. وی حامد نام داشت و انباردار شرکتی در شمال تهران بود.
با سرنخ های به دست آمده، مرد متجاوز چهارشنبه گذشته در محل کارش دستگیر شد. وی در بازجویی ها به آزار و اذیت زنان و دختران اعتراف کرد اما منکر سرقت شد.
هرچند تاکنون دو نفر از مرد متجاوز شکایت کرده اند اما متهم اعتراف کرده که ۶ دختر و زن را با این ترفند به دام انداخته است. بررسیها حکایت از این دارد که او افراد دیگری را هم قربانی نقشه سیاهش کرده است. به همین دلیل قربانیان احتمالی میتوانند برای شکایت و شناسایی متهم به شعبه ششم دادسرای جنایی تهران یا اداره شانزدهم پلیس آگاهی مراجعه کنند و مطمئن باشند که هویت و مشخصات آنها به جهت حفظ آبرویشان محفوظ خواهد ماند.
انگیزه عجیب
متهم می گوید بوکسور حرفه ای است و یک شب که با دوستانش دور هم جمع شدند، حرف های عجیب آنها موجب شده تا تبدیل به شکارچی دختران و زنان شود. گفت و گو با او را بخوانید.
چند سال داری؟
۳۴ سال.
سابقه داری؟
فقط یک سابقه دارم؛ رابطه نامشروع. برمی گردد به دو یا ۳ سال قبل.
ورزشکاری؟
بله، بوکسور هستم و علاوه بر شرکت در مسابقات زیرزمینی، به کشورهای عربی سفر و در مسابقات شرکت کرده ام.
چه شد که یک ورزشکار نقشه شومی کشید و تبدیل شد به شکارچی زنان دختران؟
من یک نقطه ضعف دارم و آن هم تحت تاثیر قرار گرفتنم در مقابل حرف های مردم است. بهتر بگویم دهن بین و جو گیر هستم. کافیست یک نفر حرفی به من بزند حتی اگر غلط هم باشد تا مدت ها مغزم درگیرش است. می دانم که باید روی خودم کار کنم اما خب از پسش بر نیامدم.
یعنی تحت تاثیر حرف مردم قرار گرفتی و دختران را به دام انداختی؟
ماجرا اینطور است که چند وقت قبل در یک جمع دوستانه شرکت کردم. من معمولا در مسابقات بوکس بهترین و حرفه ای ترینم. می دانم که این موضوع رقبایم را ناراحت می کند و درست همان شبی که دور هم بودیم بچه ها گفتند که تو اگر ازدواج کنی تغییر خواهی کرد و دیگر در زندگی نمی توانی قوی باشی. آن ها به شوخی می گفتند که هرچقدر هم من قوی باشم حریف زن ها نخواهم شد اما من مردان زیادی را در رینگ بوکس شکست داده بودم. حرف های آنها مرا تحت تاثیر قرار داد و برای اینکه به خودم ثابت کنم قوی هستم نقشه کشیدم تا دختران و زنان را به دام بیاندازم. درواقع برای خودم تفریح و سرگرمی هم محسوب می شد!
مواد هم مصرف می کنی؟
نه اصلا. من ورزشکارم. فکر می کنید من دیوانه ام!؟
حالا چرا اموال زنان و دختران را سرقت می کردی؟
من سرقتی انجام نداده ام. آنها دروغ می گویند. فقط طعمه هایم را مورد آزار و اذیت قرار دادم.
از جزییات و شگرد نقشه ات بگو؟
معمولا برای اجرای نقشههایم پشت شمشادها مخفی میشدم. اغلب مقابل باشگاه یا مجتمع ورزشی معروف کمین می کردم و به محض شناسایی طعمهای به سراغش میرفتم. تمام طعمه هایم ورزشکار بودند. وقتی می دیدم دخترها و زنان وحشت کرده اند، احساس رضایت می کردم که توانستم آنها را شکست بدهم.
چند نفر را با این ترفند به دام انداختی؟
فکر می کنم ۶ نفر اما حالا که گیر افتادم و باید به زندان بروم به شدت احساس ندامت می کنم. ای کاش زمان به عقب برمی گشت و من هرگز دست به چنین اشتباه وحشتناکی نمی زدم.